سلام دوستای خوبم...
امروز میخوام به همراه خاله ی عزیزم این شعررو تقدیم شما دوستان کنم...
«خدایا عاشقم کرده کناره "من" نمیمونه
داره دل می کنه میره دلش دیگه پشیمونه
خدایا عاشقم کردو حالا از بودنم سیره
دل بی رحم "اون"انگار یه جای دیگه ای گیره
"خودش با "من" نمی مونه میگه قسمت "ما "اینه"
"میزاره گردن تقدیر گناهش رو نمی بینه"
"تو"تعبیر کدوم خوابی کدوم کابوس بی پایان؟
چقدر دل میبری ساده چقدر دل میشکنی آسون
کدوم مهمون ناخونده منو از قلب "تو "رونده
نگا"تو" کی از م دزدید دل"من"رو کی سوزونده
چه سال نحسیه امسال چه روزای بدی دارم
آهای تقدیر خودخواهی ازت بیزاره بیزارم»
لحظه ی شیرینی که به "تو" دل بستم
از تو پرسیدم "من" ؟ "تو"منی یا "من"تو" ؟
و "تو" گفتی هردو...
...
گفتم ای کاش که پناهم باشی...
دست دردست "منو" تو "تکیه گاهم باشی...
و "تو" گفتی هستم...
تا نفس هست کنارت هستم...
تا نفس هست کنارت هستم...
تقدیم به تو؛
یادت ای دوست بخیر
بهترینم خوبی؟
خبری نیست زتو...
دل من میخواهد که بدانی بی تو...
دلم اندازه دنیا تنگ است...
.
.
.
می سپارم همه زندگیت را به خدا...
من گمان می کردم رفتنت ممکن نیست...
رفتنت ممکن شد...باورش ممکن نیست...
تو نمی دانی نه؟؟؟!!!
گرچه در دیدارد خلاء جای تو را حس کردن...
...و همین درد همه ی جان مرا می کاهد...
تو نمی دانی نه؟؟؟!!!
زینب و خاله مرضیه گلم...
بگید بباره بارون دلم هواشو کرده
بگید تموم شدم من بگید که برنگرده
بهش بگید شکستم بهش بگید بریدم
نه اون به من رسیدو نه من به اون رسیدم...
دختر کاغذی
سلام دوستان با وفای من که اصلا به من سرنمیزنن...بابا گفتیم تعطیله نگفتیم که نظر ندید...
نمیدونم کدوم وبمو آپ کنم به نظر شما کدوم وبمو بروز کنم ,ب نوشته های دختر کاغذی رو یا برگی از دفتر خاطرات من؟؟؟
darya1997.mihanblog.com
zinat.blogsky.com
نظر بدید بگید کدوم وبلاگمو بروز کنم...