*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

نامه

امروز باز هم پستچی پیر محله مان نیامد

یا باید پستچی را عوض کنم یا خانه مان را


توکه هر روز برایم نامه می نویسی


مگه نه؟؟؟




درس2

بنام خدا


فکر کنم این چندروز ک میام وب فقط باید از درس حرف بزنم


فردا امتحان ریاضی دارم نیم ساعت بیشتر نخوندم ب خودم شک دارم چون زود ریاضیم تموم شد احساس میکنم درست حسابی نخوندم وای خدا همش احساس میکنم بلد نیستم درحالی ک راحت تمارین هارو حل میکنم ولی باز اعتماد به نفسم اومد رو صفر

تازه بازم امتحان زبان دارم...


دینی هم می پرسه

زبانم نصفه خوندم دینی هم چیزی نداره


نمی دونم این چند روز اضطراب رو باچی از بین ببرم


می خوام داد بزنم


خداکنه بتونم با موفقیت امسالم تموم کنم


اون ک از ترم اول با 18 خرابش کردم این ترم با چ معدلی قبول میشم خدا میدونه دوستای من  برام دعا کنید.


بعضی وقتا از آینده می ترسم  اگه نتونم ب آرزوهایی ک دارم برسم


دیگه امیدی تو زندگی برام نمیمونه


همه میگن تو میتونی ولی خودم...


چی بگم؟؟؟


من اگه نتونم توی اون رشته ای ک دوست دارم برم  دیگه دلم نمی خواد درس بخونم


چرا نمی تونم ب خودم اطمینان کنم؟؟؟

خداجون کمکم کن


فعلا دوستان


بدورد تادرودی دیگر