به سراغ من اگر می آیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدک هایی است
که خبر می آرند از گل واشده ی دورترین نقطه ی خاک
پشت هیچستان چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست...
ودر این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت باقی ست
سراغ من اگر می آیید
نرم آهسته بیاید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من