*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

تنهایی

به من مجوز چاپ نمی دهند میگویند؛


داستانی که نوشتی قابل باور نیست...!


اما من فقط خاطرات تنهاییم را نوشتم


"چقدر سخت است تنهایی...!"




می گویند خدا هم تنهاست...اما تنهایی من کجا و تنهایی خدا کجا؟!!!


همیشه من بودم و بارون...




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد