*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

درد ودل دریایی

سلام


لحظه خداحافظی رسیده 


خداحافظ


چه زود زنگ جدایی به صدا درآمد


دیگر باید بروم ای مهربان


می روم...می روم تا درهیاهوی ناله های شبگردان غرق شوم می روم تا مرهمی شوم بر دل ها


ولی 

.

.

.

با لبخند...


چه کسی می فهمد در پشت نقاب شور وشوق جوانی عشقی مرده است...


چه کسی؟؟؟


دیگر وقت رفتن فرا رسیده ای قلب بیمارم لبخند بزن...تمام شد 


دیگر تورا به کسی نخواهم سپرد این را به تو قول می دهم.


ای صندوقچه دردهایم آرام باش کسی صدایت را نمی شنود...


دیگر هیچگاه کسی را به حیاط پر دردت راه نخواهم داد


تا تلخی آن اشک بدیده ات بیاورد...


دردودل دریایی خودم.



http://s1.picofile.com/file/7308737197/tr01t7ppjy2de0ypw2u6.jpg


عادت کردم هی میرم جلوی پنجره می ایستم 


دست میزارم رو شونه ام وتوی اینه به خودم نگاه می کنم ومیگم؛


طاقت بیار رفیق...



http://s1.picofile.com/file/7308735371/rain26.gif

نظرتون درباره ی این عکس چیه؟؟؟به نظر من که خیلی آرامش بخشه

هر موقع به این عکس نگاه میکنم آروم میشم.                       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد