سلام دوستای خوبم چطورید بچه ها بیاید به این وبم سر بزنید نظرتون رو حتما بگید
به عنوان فعالیت دفاعی با دوستم تاسیسش کردیم ولی خودم ادامه اش میدم
خیلیی به دلم نشسته
حتما بیاید
اینم آدرسش؛http://paksereshtan14.blogfa.com/
منتظرتونم.
فقط بچه ها یا زینب یا شادی صدام کنید چون معلممون میخونه.
سلام دوستای خوبم
چطورید؟
ببخشید بازم حوصله تایید کردنه نظرارو ندارم انشاا...دفعه بعد که اومدم تایید میکنم
تایید کردنش آسونه ها جواب دادنش زمان میبره
هی بازم دپرسم
امروز دفاعی پرسید 20 شدم 28صفحه بود فرض کنید
یکبارم نخونده بودم
امتحان فیزیک داشتیم واقعیتش دیشب فقط یک ربع شایدم کمتر وقت گذاشتم آخه بلد بودم
اما چشتون روزه بد نبینه همچین امتحان دادم که هیچکی تو عمرش نداده
هه هه
ولی دور از شوخی یه سوالو خراب کردم وقتی فهمیدم...هیییییییییییدقیقا اینجوری شدم
آخه مطمئن نیستم بقیه سوالارو چی کار کردم!
خدا کنه فقط یک نمره اشتباه داشته باشم
وگرنه...
اگه از الان اینجور کنم تا اخر سال دیگه ترکوندم
بخدا می خونم نمیدونم چرا بازم خراب می کنم
آخه خدایی من باید چقد بخونم که روی قشنگه 20 رو ببینم کند ذهنیم (اسکولیه خودمون)حدی داره بخدا
وقتی اینجا می نویسم احساس آرامش می کنم
راستی بچه ها برای دفاعی یه وبلاگ دررابطه با شهدا درست کردم نمره داره تا آذر باید بدم به معلممون
بیاید بخونید نظرتون رو بگید.
اینم آدرسhttp://paksereshtan14.blogfa.com/
فعلا دوستای خوبم.
من برای سالهای بعد می نویسم...
سالها بعد که چشمان تو
عاشق می شوند
افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود
همیشه یکی بود...یکی...نبود!
ممنون از فاطمه جان
واژه ها را کناره هم میگذارم
قافیه وجودم درست نمی شود
من همچون شعری ناتمام در آرزوی واژه گمشده ام
که روی کاغذ روزگار خط می خورم...
ممنون نجمه جون
سلام دوستای عزیزم ببخشید که انقدر دیر میام پیشتون باور کنید دلم برای تک تکتون تنگ
شده...
این دفعه نشد آغاز فصل مورد علاقمو تبریک بگم
ولی بازم دیر نیست خوش اومدی پاییزه عزیز
دلم میخواد بارون بیاد ولی نمیدونم چرا هوا ابری میشه ولی نمی باره!
من عاشق پاییزو زمستونم
پاییز پر از رازه
پر از زیباییه پر از عشقه
پر از خیلی چیزهایی که دله من براشون پر پر میزنه وای خدا جون مرسی بابت
این فصله خوشگلت...
دوستای گلم تاحد توانم اگه بتونم میام بهتون سر میزنم
دوستتون دارم.
خدا حافظ چه آسون بود
.
.
.
تورو دیگه نمی خوامت...
.
.
.
دیگه عشقو نمی فهمم
دیگه خون تو رگهام خشکید
خدا حافظ
پلک های مرطوب مرا باور کن
این باران نیست...
که می بارد
صدای خسته ی من است
که از چشمانم می ریزد...
سلام دوستای عزیزم ببخشید اصلا حال نداشتم نظارو جواب بدم ولی تایید کردم بازم ببخشید.
نه تو میمانی نه اندوه
نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی
که گذشت
غصه هم میگذرد...
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آئینه نه آئینه به تو می نگرد
تو اگر خنده کنی او به تو می خندد
و اگر بغض کنی وای از آئینه دنیا که چه ها خواهد کرد...
پاییز غریب وبی رحم...
این همه برگ مگه کم بود؟
گل من رو چرا چیدی؟ گل من دنیای من بود...
دوستای عزیزم مطلب زیری رو بخونید.