*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*
♥بنام خدای عزیزم♥*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*
♥بنام خدای عزیزم♥قاصدک
به قاصدک ها اعتقاد داری؟
دیشب یکیش اومده بود خونمون خبری به من داد
ازتو و زندگیت
منم آروم برش داشتم
در گوشش زمزه ای کردم...
فرستادمش تو آسمون...
اونم خیلی سبکبال توی آسمون گم شد
رفت...رفت...تا دور دست ها...
ـ"*-_.-*"_."*"*-_.
سلام دوستای مهربون من خوبید؟
شما چی به قاصدک ها اعتقاد دارید؟
دیشب تو حیاط نشسته بود داشتم برای خودم حافظ میخوندم یه قاصدک خیلی ناناز
اومد نشست کنارم...به این فکر کردم که واقعا قاصدک ها خبر می برن؟؟؟
کاش واقعا اینجور بود...
نظر شما چیه؟
دلم لک زده برای اینکه...
کاش می شد...
لحظه ای جایمان را عوض کنیم
راستش "دلم لک زده برای اینکه کسی عاشقم باشد"
تولدت مبارک دوست جونی
دیروز تولد ملیکا جون بود اما خب دسترسی به اینترنت نداشتم که دیروز بیام وسال روز تولدش رو تبریک بگم
تولدت مبارک ملی جونم امیدوارم سال های سال در کناره هم باشیم وروز تولدت رو جشن بگیریم
تو بهترین دوستم هستی خیییییییییییییییییلییییییییییییی دوستت دارم
ممنون که همیشه وتوی همه مراحل زندگیم کنارم بودی.
بازم دوستت دارم
باور کن ماه هاست زیبا ترین جملات را برای امروز آماده می کنم اما امشب همه جملات
فرار کرده اند ومن همینطور بی هوا وبی وزن می گویم؛
تولدت مبارک
دلم بارون می خواد...
پریشانم چه می خواهی تو از حالم؟
بعضی وقتا بدجوری گذشته ها برام زنده میشن...
از این قسمت نوار زندگیم متنفرم
سردرگمی بدجوری اذیتم می کنه...نمی دونم کدوم راه درسته
وای که دیوونه شدم
_-*-_.*"-_._.*-"-_
باران بهانه ای بود که زیر چترم...
تا انتهای کوچه بیایی...
کاش نه کوچه انتهایی داشت ونه باران بند می آمد...
منم ...رو به راهم
حالم را پرسیدند
گفتم...
رو به راهم
اما ندانستند رو به کدامین راهم...
حالم خوب است غم کم می خورم
کم که...
هر روز کم می خورم...
ماه مبارک رمضان
آمد رمضان هست دعارا اثری
دارد دل من شور نوای دگری
ما بنده عاصی گنه کار توییم
ای داور بخشنده به ما کن نظری
آغاز ماه مبارک رمضان رو به شما دوستای عزیزم تبریک میگم
التماس دعا منو فراموش نکنید.
.
دل کندن اگر آسان بود فرهاد به جای کوه دل می کند...
میون آسمون به این بزرگی
کاش ستاره ی من می درخشید
راه که می روم مدام پشت سرم را نگاه میکنم،دیوانه نیستم...
از پشت سر خنجر خورده ام...
ـ"-*_-*_"- -."_*-"_.
چتر هارا باید بست...
زیر باران باید رفت...
سلام دوستای خوبم
خودم این قالبو خیلی دوست دارم
به نظرم خیلی آرومه و با روحیه خودم خیلی جوره
امیدوارم شماهم بپسندید...
بدرود تادرودی دیگر(همون بای بای خودمون خواستم محیط شاعرانه بشه)
اسم نداره
سلام من اومدم
احوال شما؟خوش میگذره
به حمد ا... گوش شیطون کرد خداروشکر
کامپیوتر این ملیکا درس شد(قابل توجه دوستان وبلاگی مشترک من وملی)
چندروزیه میخوام برم کلاس مگه میشه؟
من دلم می خواد برم کلاس 
البته این رفتارو که نمیکنم ولی یه کم ملایم تر 
ولی خب سرنوشت برما اینگونه نوشته که چه بخوای چه نخوای چی چی؟
کلاس بی کلاس
آهان نگفتم چه کلاسی؟
کلاس کارته
این ملیکام یه هفتس مخمو خورده
دقیقا اومده نشسته روی تارهای عصبی منو دلنگ دلنگ میزنه
که چی؟چرا نمیای؟
دوست دارم
ولی شاید امروز رفتم
وای من چقدر حرف تو دلم بودا
خب راستی دوس خارجی امیدوارم موفق بشی من همیشه بیادتم
پسته بخور غصه نخور
هه هه هه
خداحافظ
امیدوارم موفق وپیروز باشی و با سر بلندی برگردی
انشاا...
مطمئنم خدا هم کمکت می کنه.
خدا...حافظ تو
تغییر
به نام خدا
سلام دوستای خوبم
یه دوستی نظر داده بود که محیط وبلاگم غمگینه
سعی کردم تاحدودی محیط وبم رو عوض کنم امیدوارم خوشتون بیاد.
من دیگه باید برم
امیدوارم خنده همیشه رو لباتون خونه کنه
خداحافظ