*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

کتابخونه!

توی یه کتاب شعر خوندم که؛


"خداحافظی شاید غمگین ترین شعر جهان باشد!"


به نظرم  جملهخیلی قشنگیه!


این روزا خیلی روزای خوبین مخصوصا برای من،ساعت1تا6الی7 میرم کتابخونه


نمی دونید چه حس وحالی داره،بین یک دنیا کتاب باشی وهر نفسی که بکشی بوی کتاب و برگ -


های کهنه اش رو توی تک تک سلول هات حس کنی،وقتی که میرم کتابارو جابه جا کنم توی قفسه ها


وقتی روشون دست می کشم یه حس قشنگ همه وجودمو پر میکنه،نمی دونم واقعا چجور توصیفش 


کنم،مخصوصا قفسه ادبیات ،واقعا عالیه کتاب های فریدون مشیری،سهراب،فروغ و...رمان ها


واقعا قشنگن هر کتاب جدیدی که میارن باذوق بازشون می کنم ببینم چی آوردن،به نظرم کتاب-


ها مقدس ترین چیزهایی هستن که تو زندگیه ما وجود دارن،خدا کنه توی این تابستون بتونم


همه برنامه هایی که دارم رو به مرحله عمل برسونم،البته به کمک خدای عزیزم


خب دیگه دوستای گلم فعلا تا آپ بعدی،موفق و موید باشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد