*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

تنهایی

می دانی تنهایی کجایش درد دارد؟


انکارش ...!



به من مجوز چاپ نمی دهند!


می گویند داستانی که نوشتی قابل باور نیست،اما من فقط خاطرات تنهاییم را نوشتم


باور نمی کنند که چقدر تنهایم...!

آدم های ساده

می دانی؟


آدَم هایِ ساده


ساده عاشِق می شَوند


ساده صَبوری می کنند


ساده عِشق می ورزند


ساده می مانَند


اما سَخت دل می کنند


آن وَقت که دِل می کنند


جان می دَهند


سخت می شکنند


سخت فراموش می کنند


آدم های ساده...!


___________________________________


از الان دارم بوی تابستون رو حس می کنم


هووووووووووم کولر رو آخرین درجه،بازی خرگوش(سگا)،شیرینیای مامانم


فیلم سینمایی های هیجانی و تخیلی،کتاب خونه،اراک،وب و دوستان،رمان


شعرو...


آخ جووووووووووووووووووون


دوتا دیگه مونده فقط دوتا هووورااااا


از اینجانب دعوت به عمل اومده تا برای کتاب داری به کتابخونه


 محلبرم و بنده هم با کمال میل پذیرفتم،به قول مامیم


 روابط عمومیم میره بالا،البته خبری از حقوق مقوق نیست


اینو که شنیدم پنچر شدم


ولی بازم همین که یه کتاب خونه گنده رو میسپرن بهم هیجان آوره


البته به هر کسیم نمیدنا فقط به اونایی که قابل اطمیناننبععععععلههههههه


هر چقدر دلم بخواد رمان میخونم،خدا کنه زودتر این دوتا امتحانم


تموم شه...

خدایا!

خدایا!


یا نوری بیفکن یا توری،ماهی کوچکت از تاریکی اقیانوس ها می ترسد... !


دلتنگم!همین


و این نیاز به هیچ زبان شاعرانه ای ندارد. . .!



http://s3.picofile.com/file/7627577197/00036.jpg


خسته ام ولی وقتی میام اینجا ومینویسم،آروم میشم


شاید بخاطر اینه که ...


نمی دونم،ولی خوبه بازم جایی هست که بتونم حرف های دلم رو بزنم


این آهنگ جدیدی (secret garden/راز باغچه)که برای وبم گذاشتمم خیلی تو آروم کردنم کمک


 می کنه،لحظات زندگی چه سریع میگذرن،امیدوارم همیشه خوب خوب باشید


خب دیگه فعلا دوستان


چیزی باقی بگذار...

بار خدایا!


از عشق امروزمان برای فرداهایمان چیزی باقی بگذار


برای روزی که فراموش میکنیم،عاشق بوده ایم،


چیزی کنار بگذار


به اندازه یک مشت


یک لبخند. . .


یک خاطره و یک نگاه...


"برداشت از وبلاگ در گذر زمان"

بارون!

تمام شعر هایم بوی تورا می دهد


می گویند فراموشش کن


اما نمی دانند تو در جان ریشه کرده ای


انگار باید جان دهم!



وای خدا دلم بارون میخواد...!


می خــواهَم بنویسـ ـم


نمـ ـی توانـم . . . !


یک کَلـَ ـمـه به ذهنَم می رسـَد؛


" تـ ـو "


تمـ ـام شـد این هـ ـم نوشتـه امـروز

یادت ای دوست به خیر

یادت ای دوست به خیر


بهترینم خوبی؟


خبری نیست ز تو. . .!


دل من میخواهد که بدانی بی تو دلم اندازه دنیا تنگ است


می سپارم همه زندگیت را به خدا. . . !


"کوه من"


وقتی...

وقتی نگاهی صمیمانه است


وقتی تبسمی زیبا نقش می زند زندگی را


وقتی لبانم خاموش می ماند و قادر نیست


و من در فهم عشق می مانم


تنها دلم با تردید می طپد


خسته و درمانده در غربتی دور


در انتظار یاری دستانت خواهم ماند. . .!


                                    سارا قیاسی



بخشی از شعر "شعله رمیده"

می بندم این دوچشم پرآتش را


تا ننـگـرد درون دو  چشــــمانش


تا داغ و پر تپش نـــشود قلــــبم


از شعلـــه نگاه پریشـــانـــــش



می بندم این دوچشم پر آتش را


تا بگـــــذرم ز وادی رســـــوایـــــی


تا قلــــــب خامشــــم نکشـد فریاد


رو می کـــنـم به خــــلوت و تنهایـی



ای رهروان خسته چه می جویید


در ایـــــن غروب ســرد احـــوالـش


او شعله ی رمیده خورشید است


بیهــــوده می دویـــد به دنبالـــش


                                                      "فروغ"




امتحان دینی

فردا ساعت 8.30امتحان دارم


من قبل از امتحان تو خونه؛ 


الان دارم میرم مدرسه؛


بعد امتحان با دوسام؛         (سر جواب درست سوالا)


بعد از گفت گو با دوستان؛     


اینم نتیجه امتحان؛smile смайлики смайлы


 من می ترسم،آخه آیاته درسا هنوز مونده


هه هه این شکلک آخریه خیلی قشنگه


من چرا یه لحظه میخندم یه لحظه گریه میکنم؟


خل شدماشکال  نداره فدای  سرم


دعا کنید برام  خدانگهدار



دل نوشت؛خوش به حال بعضیا چقدر خدایین.