-
دوستت دارم خداجونم
سهشنبه 17 اسفند 1389 13:39
یه یاد داشته باش هروقت دلتنگ شدی.......به آسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تورا مینگرد.ومنتظر توست اشک هایت را پاک میکندودستهایت را صمیمانه میفشارد.تورا دوست دارد فقط به خاطر خودت و..........اگر باور داشته باشی میبینی ستاره ها هم با تو حرف میزنند باور کن که با او هرگز تنها نیستی فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه...
-
روز مرگم
یکشنبه 15 اسفند 1389 14:00
روز مرگم اشک را شیدا کنید روی قلبم عشق را پیدا کنید روز مرگم خاک را باور کنید روی قلبم لاله را پیدا کنید روز مرگم دوست را دعوت کنید دور قبرم را کمی خلوت کنید ...........................رفتنم را دوستان باور کنید..........................
-
من
جمعه 13 اسفند 1389 20:11
من گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی..........ولی با خفت وخاری پی شبنم نمیگردم.....
-
قلب من خاکستریست......
جمعه 13 اسفند 1389 12:42
در چشمانم تنهاییم را پنهان میکنم..... دردلم دلتنگیم را...... درسکوتم حرفهای ناگفته ام....... درلبخندم غصه هایم را.......دل من چه ساده مینگرد...... ....ساده می خندد....دل من از تبار دیوارهای کاه گلی است.....که ساده می افتد.....ساده میشکند.......و.......ساده میمیرد....
-
حرف دلمه......
جمعه 6 اسفند 1389 22:13
بچه ها من دلم برای شما تنگ میشه با اینکه اصلا ندیدمتون ولی شما اصلا دلتون برای من تنگ نمیشه .....چرا همیشه من باید...تنها باشم ....خیلی بدید اصلا نمیاید وبلاگم....از دستتون ناراحتم.....
-
تقدیم به شما
جمعه 6 اسفند 1389 22:09
بدون اراده متولد میشویم با حیرت زندگی میکنیم و.....سپس با حسرت میمیریم اما آنچه که هرگز فروغش رنگ فنا نمیپذیرد دوستی های پاک وبی آلایش است که میماند.....تقدیم به تمام دوستانی که همیشه مرا از صفحه ی دلشان پاک میکنند.......
-
تولد دریا جون....
جمعه 6 اسفند 1389 22:00
سلام بچه ها میخوام اطلاعی به شما بدم من۲۴اردیبهشت تولدمه ...هر چی میدید نقد باشه.....برای من برجیش نکنید.....قسطم پذیرفته نمیشه....از الان گفته باشم عیدیاتونو جمع کنید.....به من ربطی نداره.....فراموش نکنید ها....وگرنه....خدامیدونه....عکستونو میدم به قاصدک جون....دیگه با توجه به نظرات میدونید چه اتفاقی میافته!!!!!!!!!
-
قابل توجه دوستان نارفیق
جمعه 6 اسفند 1389 13:06
همیشه گورستانی برای خاک سپاری خطای دوستانت بساز......
-
.........
جمعه 6 اسفند 1389 13:04
<<اگر بادلت عاشق شدی زیاد جدی نگیرش....چون ارزش نداره ...کاردل دوست داشتنه...مثل چشم که کارش دیدنه......اما وقتی با عقلت عاشق شدی بدون داری چیزی رو تجربه میکنی که اسمش عشق...واقعیه....>> بچه ها من که سردر نمیارم مگه عاشقی کار دل نیست؟؟؟؟؟؟
-
دریا
جمعه 6 اسفند 1389 13:00
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 اسفند 1389 18:27
اگه تنهایی بده واسه منم هست.....
-
دعا کنید...
چهارشنبه 4 اسفند 1389 15:29
سلام دوستای گلم شرمنده نمیتونم زیاد بمونم آخه امتحان زبان دارم باید برم بخونم.....تا بعد برام دعا کنید......
-
؟؟؟؟؟؟؟
دوشنبه 2 اسفند 1389 21:50
سلام بچه ها اگه از دست کسی عصبانی بودید چی کار میکردید؟؟؟
-
تنهای تنهام
دوشنبه 2 اسفند 1389 21:19
نمیدونم چی بنویسم ......آخه دیگه دوستی ندارم که براش بنویسم......
-
گلایه
دوشنبه 2 اسفند 1389 21:17
سلام دوستای ......خیلی از دستتون ناراحتم....اینقدر براتون مهم نبودم که حداقل از ملیکا بپرسین دریا مرده ....زندهه.....من هیچوقت نمیتونم دوستی....یا دوستانی.....داشته باشم که منو به خاطره خودم بخوان ......حتما باید بیام وبلاگتون بگم آپم......؟؟؟؟؟؟؟ ....باشه......فقط چند نفر انگشت شمار سراغ منو گرفتن که باید بگم که خیلی...
-
کودک
یکشنبه 24 بهمن 1389 13:51
دلبسته به سکه های قلک بودیم دنبال بهانه های کوچک بودیم رویای بزرگتر شدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم ملیکا
-
دریا نمی تونه بیاد اینترنت
یکشنبه 24 بهمن 1389 13:45
سلام دوستای گلم من ملیکا هستم دوست دریا دریا یه مدتی نمی تونه بیاد مطلب بنویسه و نظراتتونو تایید کنه چون یه مشکلی براش پیش اومده بجاش من رو می کنم کاراشو می کنم
-
خوشمله....
جمعه 15 بهمن 1389 23:30
خوشگله؟
-
هر چی دوست داری اسمشو بزار...
جمعه 15 بهمن 1389 22:55
اگه باشی بانگاهت میشه از حادثه رد شد میشه از آتیش عشقت گر گرفتن رو بلد شد اگه رفتی ....اگه نیستی نفست فریاد من باش تا ابد تا ته دنیا همیشه بیاد من باش.....
-
.........
پنجشنبه 14 بهمن 1389 16:47
رفتی وخاطراه های تو نشسته تو خیالم.... بی تو من اسیر دست آرزو های محالم یاد من نبودی اما من بیاد تو شکستم غیر تو که دوری از من دل به هیچ کسی نبستم...
-
غم
پنجشنبه 14 بهمن 1389 16:37
همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت این یار قدیمی ........... چه وفایی دارد ............
-
شما بگید
پنجشنبه 14 بهمن 1389 16:32
شمع میسوزد دو پروانه به دورش.... ......همه شب.... من که میسوزم وپروانه ندارم چه کنم؟
-
سلام دوستای گلم...
پنجشنبه 14 بهمن 1389 16:28
سلام دوستای عزیزم.....این آپم رو همراه دختر عمه ام دارم مینویسم....اما حرفی ندارم فقط خواستم سلام کنم وبگم همتون برام عزیزید.....
-
دلم میخواست....
سهشنبه 12 بهمن 1389 13:47
دلم میخواست وقتی نبودم یادم همه جا باشه.....
-
مرگ من روزی فرا خواهد رسید....
سهشنبه 12 بهمن 1389 13:45
مرگ من .......................روزی فرا خواهد رسید...... در بهاری روشن....از امواج نور در زمستانی غبار آلود ودور..... یا خزانی خالی از فریاد وشور.... مرگ من روزی فرا خواهد رسید.... روزی از این تلخی وشیرین روزها..... روز پوچی همچون روزای دگر ..... سایه ای از امروز ودیروز....
-
زنگ آخر....
یکشنبه 10 بهمن 1389 13:46
سلام بچه ها میخوام خاطره امروزم برای شما تعریف کنم....همین الان از مدرسه رسیدم شاید ملیکاهم بنویسه آخه قرار گذاشتیم باهم بنویسیم..... حالا بگذریم..... خاطره.... . . . .زنگ آخر....بیکار بودیم مدیرمون گفته بود که زنگ بیکاری....مشاوره می آیدچند هفته بودکه خانم خندان(( مشاوره))زنگ بیکاری میومد کلاسمون....امروزم قرار بود...
-
سکوت
جمعه 8 بهمن 1389 22:54
بچه ها نگران نباشید اتفاقی نیافتاده بابا ما نمیتونیم غمگین بنویسیم......
-
سکوت
جمعه 8 بهمن 1389 22:35
خاطرات فراموش میکنم مو به موشو برو با هرکی دلت میخواد روبه رو شو بدون دیگه واسه ی من مرده کسی که یک روز با دنیا عوض نمیکردم یک دونه موشو.....
-
بی خیال....
جمعه 8 بهمن 1389 22:32
من ابرم .....تو بارون......این قصه....خیسه ...خیسه...
-
چه جوری میتونی انقده بدشی؟
جمعه 8 بهمن 1389 22:31
روزای سخت ونبودن با تو خلع امید تجربه کردم ..... ....داغ دلم که بی تو تازم این شد همنفس شد سایه سردم تورو میدیدم از اون ور ابرها که میخوای سرسری از من ردشی...... آسمون بی تو خط خطی کردم چجوری میتونی انقده بدشی....... .....................چه جوری میتونی انقده بد شی................