-
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 12:35
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ و این مصرع دقیقا مصداق حال و روزه منه،جونم براتون بگه فردا 24 اردیبهشت روز ورود فرشته ای آسمونی هستش که با ورودش همه چشم هارا متحیر کرد و اون کسی نیست جزمن،اما متاسفانه من امتحان ریاضی دارمو مجبورم که لحظات شاد سالروز تولدمو با XوYو رادیکال و جمعی از دوستان تعیین علامت(بخشی از درس...
-
شب وبارون
یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 08:48
دیشب بارون خیلی زیبایی می اومد،رفتم کناره پنجره و بازش کردم دستام رو بردم زیرش هرقطره ای که روی دستام می بارید،حس عجیبی بهم دست می داد،که نمیتونم توصیفش کنم شاید چون چند حس متفاوت در من بوجود اومده بود نمیتونم توصیفش کنم مدتیه وقتی میخوام درس بخونم میرم بالای پشت بوم البته در قسمت اتاقکی مانندکه "بس ناجوان مردانه...
-
ضرایب دروس در کنکور(تجربیاش بخونن)
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 23:31
سلام بر دوستان بزرگوارم،جدولی که در زیر مشاهده می کنید اطلاعات ضرایب دروس در کنکور تجربی هستش امیدوارم مفید واقع شه(برداشت از کلبه کنکوری ها) خب حالا منظور از زیرگروه1،زیرگروه2 و... این هستش که هر گروه شامل دسته ای از رشته هاست مثلا زیر گروه 1 شامل رشته های؛ پزشکی،دندان پزشکی،دامپزشکی،زیست شناسی،تغذیه و... زیرگروه 2...
-
تجربه!
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 22:34
به کوچه ای رسیدم که... پیرمردی از آن خارج می شد به من گفت"نرو که بن بسته!" من گوش نکردمو رفتم. وقتی برگشتمو به سر کوچه رسیدم" پیر شده بودم!" "ممنون از دوست عزیزم ندا"
-
شاید تکراری باشم اما...!
دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 15:41
شاید تکراری باشم اما... مطمئن باش دیگر تکرار نمی شوم!
-
نامه!
شنبه 14 اردیبهشت 1392 18:04
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم،تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف...،کاش کسی جایی منتظر بود!
-
کله پاچه
جمعه 13 اردیبهشت 1392 13:58
نمردیمو کله پاچه اینترنتیم دیدیم برید اینجا؛ http://www.kalapch.com
-
کودکی!
جمعه 13 اردیبهشت 1392 13:30
کاش هیچگاه آرزو نمیکردم کفش های مادرم اندازه ام شود...! کاش ... کودک بودم
-
تعویض دریچه میترال
پنجشنبه 5 اردیبهشت 1392 20:18
سلام دوستای عزیزم امیدوارم خوب باشید،امروز میخوام یه مطلب در رابطه با تعویض دریچه میترال براتون بذارم من که لذت بردم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد فقط دوستانی که بادیدن خون مشکل دارن نگاه نکنن،برید ادامه مطلب برداشت از وب http://pourgarmrodi.blogfa.com گزارش تصویری از عمل تعویض دریچه میترال تهیه کننده: بهنام پورگرمرودی...
-
...
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 20:34
سلام دوستای عزیزم خداروشکر زبان فارسیم حل شد بچه ها شنبه امتحان عربی دارم،بدجور نگرانم ولی من میتونم من میتونم... بچه دلم میخواد همینجور بنویسم حس خوبیو بهم منتقل میکنه وقتی اینجا مینویسم حس میکنم خیلی خواننده های وبمو دوس دارم خیلی یادش بخیر پارسال چه برو بیایی داشتم چقدر دوست داشتم تو کلاس تنها چیزی که توجه نمیکردیم...
-
زبان فارسی.
سهشنبه 3 اردیبهشت 1392 14:58
به نام تنها همدم زندگیم "خدا" سلام دوستای عزیزم خوبید؟جدیدا هیچ سر نمیزنید!جدیدا وبم سوت و کور شده امیدوارم خوش باشید،امروز حسابی اعصابم خورده فوق العاده خورده دارم منفجر میشم میدونید چیه فردا امتحان زبان فارسی دارم کتابمو تو مدرسه جا گذاشتم! دارم دیوونه میشم حالا هم نمیدونم چیکارکنم؟دوستامم قطعا میخوان...
-
به کجا باید رفت؟
سهشنبه 3 اردیبهشت 1392 14:47
به کجا بایَـــد رفـــت! بَــــعد از آن خاطِره ها که هَمه هستیِ من از آنـــهاســت...! بودَم دیـــدَم با دیـــگری شاد تَری...رفتَم!
-
زندگی چه رنگیه؟
دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 15:41
" به نام خدا " سلام دوستای عزیزم امیدوارم خوبِ خوب باشید... امروز 2/2تولد خاله جونم بود من اولین نفر بودم که تبریک کفتم...! چند روز دیگه تولد منه...اما... بیخیال،قراره مامانم برام یه چیزی بخره ولی نمیگه اینم که فهمیدم میخواد یه چیزی بخره رو با گوش واستادن فهمیدم. امروز خیلی خوش گذشت گرچه امتحان زبان رو همه...
-
درد اَست...!
دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 15:23
دَرد اَســت . . . اَز آن هَمه آرزویِ بَچِگـی فَقَط بزرگ شویـ . . .! . . .
-
حرمتت را نگه می دارم...
دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 15:07
ساکت که میمانی می گذارند به حساب جـــواب نداشتنت...! عمرا بفهمند جان می کنی تا حرمت ها را نگهداری!
-
باران
شنبه 31 فروردین 1392 15:22
باران کـــه میـــبارد دلم برایت تنـــگ می شود راهـ می افتــم...بدون چتر! من بغض می کنم و آسمان...گریه! باران که میبارد نگران میشوم...شاید بدون چتر باشی...!
-
"لبخـــند میــزنم"
چهارشنبه 28 فروردین 1392 13:31
" گاهـــی وقتا باید لبـخـــند بزنی و رد بشــــی ...بذار فکر کنند نفهمیـــدی...!"
-
شهادت حضرت فاطمه
یکشنبه 25 فروردین 1392 18:03
الا ای چاه یارم را گرفتند،گلـــم باغم بــــهارم را گرفتـــــند میان کوچه ها با ضرب و سیلی،همه دارو ندارم را گرفتند شهادت حضرت فاطمه رو به شما دوستان عزیز تسلیت میگم.
-
تنهایی
شنبه 24 فروردین 1392 22:24
به من مجوز چاپ نمی دهند میگویند؛ داستانی که نوشتی قابل باور نیست...! اما من فقط خاطرات تنهاییم را نوشتم "چقدر سخت است تنهایی...!" می گویند خدا هم تنهاست...اما تنهایی من کجا و تنهایی خدا کجا؟!!! همیشه من بودم و بارون...
-
تحقیق در باره فشار خون
چهارشنبه 21 فروردین 1392 15:44
سلام دوستای عزیز میخواستم در رابطه با اهمیت فشار خون تحقیق کنم اما نمیدونم از کجا شروع کنم باید به مدرسه ارائه بدم،راستش یه مسابقه اس،دوس دارم موفق بشم. شما ها که کمکم میکنید دیگه؟ لطفا تو نظرات راهماییم کنید و اگر ادرس سایتی دارید حتما خبرم کنید منتظر نظراتتون هستم. ________________________________________________...
-
خاطره(نمیدونم چرا ازین آپم خوشم نمیاد خواستم حذفش کنما)
دوشنبه 19 فروردین 1392 14:59
سلام دوستای مهربونم امروز زیاد حالم خوب نبود یعنی افتضاح بود افتضاح باور کنید،هر لحظه اشک تو چشمام جمع می شد،به زور جمعشون میکردم،داشتم خفه میشدم. خدا مدرسه هارو کم نکنه با درس معلم حواسم پرت میشد،یکم حالم بهتر میشد زنگ اول عربی داشتیم (صبر ایوب میخواد کلاسشو تحمل کنی ) تمرینامو ننوشته بودم یه منفیه خوشگل معلممون...
-
خاطره تحصیلی
شنبه 17 فروردین 1392 19:02
سلام دوستای مهربون امروز رفتیم مدرسه ولی چه رفتنی 90%خوابه خواب معلمم که انقدر بلند حرف میزد نمیذاشت بخوابیم،آخر سر میخواستم بلند شم بگم برا خودت بخون بذار بخوابیم،چقدر بلند حرف میزنی!!!(رو که نی سنگه پا قزوینه ) ولی در کل به غیر شوخی باور بفرمایید دوتا مطلب که معلم نگون بخته ما درس میداد فریاد بچه ها بالا می گرفتو...
-
درس خوناش بگن...
جمعه 16 فروردین 1392 13:11
سلام دوستای گلم امروزم آخرین روز از تعطیلات خوشمزه عید اوووم اصلا حوصله درس مرسو ندارم یه صفحه هندسه کار میکنم دوساعت استراحت دوتا فصله هندسه رو 5 روزه طول دادم،اه اصلا این درس چیه؟وقتمونو الکی میگیره نه ولی خوشحالم که مدرسه ها دوباره از سر گرفته شده البته 99%اضطراب دارم اون یک درصدم واسه امید دادن به اساتید ودبیران...
-
تراوش های دلم
سهشنبه 13 فروردین 1392 23:12
" به نام خدا " امروز دیگه دلم نمیخواست شعر بنویسم،جمله بنویسم،خواستم یکم حرف بزنم اما خب نمیدونم چی بگم دلم میخواد حرف برنم اما نمیدونم از چی بگم! خیلی وقته که دیگه دستم نه به شعر میره نه به داستان دفتر شعرم که دیگه خاک خورده از بس نرفتم سراغش،دیروز دوستم زنگ زده بود خونمون ازم پرسید شعر جدیدی نگفتی؟ هه دلش...
-
خیلی وقته!
دوشنبه 12 فروردین 1392 20:24
راننده تاکسی اسکناس را گرفت و گفت؛یک نفری؟ بغضم گرفت و گفتم... خیلی وقته...!
-
شماهم بهره ببرید!
شنبه 10 فروردین 1392 20:55
انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله فکرش شریف نمیشود جز به واسطه رفتارش وقابل احترام نمیگردد جز به سبب اعماله نیکش "ممنون از راه رهایی"
-
حرف
سهشنبه 6 فروردین 1392 15:34
دوره ای شده که حاضرم پت باشم اما دوست واقعی مثله مت داشته باشم...! فکر نمیکردم روزی چوب صداقت انقدر درد داشته باشد. __________________________ آن روز ها گنشک هارا رنگ میکردند و به جای قناری میفروختند این روزها هوس هارا رنگ میکنند وبه جای عشق میفروشند آن روها مال باخته میشدی این روزها دل باخته...!
-
دیگه زورم نمیرسه...!
سهشنبه 6 فروردین 1392 15:26
یه جایی هست؛بعد از کلی دویدن یهو وامیستیـــ سرتو میندازی پایینو آروم میگی دیگه زورم نمیرسه...!
-
هییییس!
سهشنبه 6 فروردین 1392 14:54
دیروز که فریاد زدی "دوستت دارم" گفتم نمی شنوم بلندتر بگو اما امروز که به آرامی گفتی دوستم نداری،گفتم؛هیییس چرا داد می زنی...! (سلام دوستای عزیزم ممنون که این مدت نبودم به وبم سر زدیدو نظر گذاشتید انشالا بعدا تایید وپاسخ میدم اما فعلا زمان زیادی ندارم برای جواب دادن امیدوارم همچنان روزهاتون پر از نشاط و...
-
سال92
چهارشنبه 30 اسفند 1391 18:36
سال 91 هم تموم شد،هر سال که میگذره یک سال بزرگ تر میشیم امیدوارم بتونم به همین اندازه هم تجاربی کسب کنم امیدوارم توی این سال بتونم با تلاش بیشتر قدر لحظاتم رو بدونم و مفید زندگی کنم و همچنین امیدوارم امسال سالی پر از اتفاقای مثبت توی هر زمینه ای براتون باشه این آرزوی من برای همه است،عید مبارک. آرزومند آرزوهایتان؛زینب