تو دیدی من خطا کردم دلم گم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده به آغوش تو برگردم …
.
.
تو حتی از خودم بهتر غریبی هامو میشناسی
نمیخوام چتر دنیا رو که تو بارون احساسی
خدایا دوستت دارم واسه هر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم که خوبی هاتو بشمارم
نمی تونم فقط می گم :خدایا دوستت دارم
زمین به مرد بودنت نیاز داره …
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز …
.
.
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….
مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …
مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش…
سفیهی طلا رابا مس عوض کرد.
دلیلش را پرسیدند ، در جواب پاسخ داد : چون رنگش سرختر بود!
[ خدا کمکمان کن رنگ و لعابهای دنیا فریبمان ندهد ؛ که مبادا طلای عقبی را به مس دنیا بفروشیم ]
از برداشتن یک گام بلند نترسید ؛
گاهی از یک شکاف فاصله ، یک چاله یا یک مانع ، با دو گام کوتاه نمی توان عبور کرد ...
لبخند بزن؛
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند،
تجربه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک ، میتواند معماری بنایی را نجات دهد ...