*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

دل من

هوای دلم  ابریه مثل آسمون بدجوری دلم گرفته...

__________________

دل من گریه نکن


رسم عاشقی همین است


دل من شکوه نکن


درد عاشقی همین است


دل من غصه نخور


سرنوشت...


                همین است


دل من خدا نخواست


سرمای زمستان همین است


دل من غصه نخور...



شاعر؛زینب فراهانی



بی وفایی رسم دنیاست دل من غصه نخور...



دوست عزیزم.

سلام دوست عزیزی که منو محرم رازش دونسته ممنونم از اینکه منو قابل دونستی دوست من نتونستم نظرت رو تایید کنم  فکر کردم شاید دوست نداشته باشی...دوست عزیزم لطفا آدرس وبت یا ایمیلت رو برام بزار تا بتونم جواب حرفاتو بدم ممنون میشم منتظر حضور دوبارت هستما حتما نظر بده.

راستی خیلی حرفات برام جالبه چون همچین حسی رو منم دارم.

می ترسم

دیگه حوصله شعر گفتن ندارم،انگار قلمم خشک شده...دلم می خواد هرچی شعر تابه حالا گفتم آتیش بزنم...همشونو...


می ترسم...می ترسم از روبه رویی با خاطرات گذشته...


می ترسم...از تداعی خاطرات در ذهنم...


هوا خفست...و...


گاهی چقدر رویاهای بچگانه ات به نفس کشیدنت کمک میکنن...از تمام رویاهای بچگانه ام ممنونم...



حرفهای نگفته...

   ساکنان کناره دریا پس از مدتی صدای امواج عاشقانه اش را نمی شنوند چه سخت است

قصه ی عادت شدن.




   هرکه با احساس شد عاقبت خواهد شکست...

    این جواب سادگیست.




   هنوز دلخوشی ذهن خسته ام اینست که در خیال خودم بیخیال من نشدی.



 

 چشم گذاشتم رفت...

  تاهمیشه شمردن رسم بازیمان نبود.




  دلتنگ بچگی هایم هستم قهر میکردیم تا روز قیامت ولحظه ای بعد قیامت می شد...





""""خنده ام می گیرید آدم ها پس از مدتی بی خبری بی آنکه سرغی از هم بگیرند


می گویند دلم برایت تنگ شده است...


     یا یکدیگر را به بازی می گیرند یا معنی کلمات را نمی دانند.""""





پرستوهای محبت از سرزمین های دل انسان ها پر کشیده اند

رفته اند به راه های دور...

دیگر گلهای مهربانی در دل کسی جوانه نمی زند

نشانی از عشق نیست

اگر هست ردپاست...

آنهم سالهاست که با برف های سردو سنگین سنگ دلی

پوشیده شده است...









شعر جدید

سلام دوستای خوبم از نظر های خوبتون واقعا ممنونم...

امروزم می خوام یکی دیگه از شعرامو براتون بنویسم

قالبش غزله سعی کردم وزناشو رعایت کنم منتظر نظرتون هستم انتقاد یادتون نره.



شکستی بیـــــد مجنون دلـــم را                   شکستی قاب عکســت در دلـــــم را


گل خشک دلم بی ســاقه گردید                   پریشــون،بـــــی صدا کردی دلــــــم را


خدا دانـــد که دلتنـــــــگم برایـــت                   ای عشق توکردی تنگ وتاریک دلم را


حرمت عشق ندانست یار بیرحم                  شکســــتی شیــــــشه عمـر دلـــم را


میخواستم باتو،در کنـــارت باشم                  تو کــــردی غمکـــــده شــــهر دلــــم را


گفته بودی بی تو تنـــهای تنـــهام                 ولیــــکن رفتــــــی وکشتــــــی دلــم را


دلم تنــــگ نگاهــــش شد زمانــی                ولــــی ترک گفــــته بود شــــهر دلـم را


خـــــداحافــــظ ای مســــافر غریـبه                 لحــــظه های رفتـــنت کشت دلم را


زینب فراهانی




...



برای خودت زندگی کن کسی که تو برایش اهمیتی داشته باشی

باتو می ماند...

برای داشتنت می جنگد...

دوستت دارد...

اما اگر برایش ارزشی نداشته باشی به هر بهانه ای می رود...

چون دوستت ندارد...



باد بوی همه خاطره ها را آورد                                           حال این شاعر بی حوصله را جا آورد


...

...

...


آفتابگردان به دنبال خورشید میگشت،ناگاه ستاره ای چشمک زد


آفتابگردان سرش را پایین انداخت...


                                          ""گلها هرگز خیانت نمی کنند""









تولدت مبارک

سلام امروز می خوام تولد دوست عزیزم 

فاطمه رو از همین جا بهش تبریک بگم...


تولدت مبارک فاطمه جان امیدوارم همیشه سالم وسلامت باشی...



  

دلنوشته دل خرابم

دیگر در قلب هایمان جایی برای عشق نیست...

.

.

.

دیگر خسته شدم از بودن ونبودن...دیگر خسته شدم از هست ونیست...

.

.

.

خدا حافظ همین حالا که من تنهام

.

.

.

می روم...بی تو...

.

.

.

شاید سالها بعد بتوانم ایمان پیدا کنم که خاطره ها می گذرند در اوج شیرینی...

.

.

.

خداحافظ


فراموشی در همین نزدیکی هاست...من آن را به ذهن خود راه خواهم داد


ولی چه دلیلی برای قلب خسته ام پیدا کنم؟؟؟


تو بگو...می دانم که می دانی...


می دانم که می دانی...


!!!!حالا که دیگه مجبوریم با همدیگه وداع کنیم

 بیا به یاد اون رو زا همیدیگرو دعا کنیم!!!!

.

.

.


با قلب پاکت از خدا بخواه منو صبرم بده 

هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده


خدا حافظ




نور هدایت

میروم دور میشوم

از تو...

از عشق 

میروم باشرم

تا که خوانم نغمه ای از عشق پنهانی

می روم تا باخدا باشم

می روم آنسوی پشیمانی

خدای من مهربان...آسمانی است

گل سرخ دلم از اوست 

که می داند چه تنهاییم

خواب می بینم گرگی در لباس میش،

با مهربانی می نگرد من را

ولیکن 

در سوی دیگر صحنه

نوری دل انگیز می تابد

چه لبخندی به لب دارد

ومن را سحر می گرداند


گرگ می خواند مرا سهمگین

می روم سویش

صدای می آید از دور

خدایم است که می خواند

مواظب باش


او همان نور است

آری آن نور خدایم است


شاعر؛زینب فراهانی


سلام دوستای خوب خودم امیدوارم از این شعرم خوشتون بیاد

جلسه قبل تو انجمن بالاخره وزن رو یکمی به ما توضیح دادن فکر کنم بتونم غزل بگم

راستی خوشحال میشم نظرتون رو درمورد این شعرم بدونم

انتقاد

پیشنهاد

تعریف

همه جوره...

راستی معدلم 18 شد انقدر درس بخون اونوقت...http://up.patoghu.com/images/85u399tslm0osc2odx7.gif

باران

باران چیست؟


باران تداعی خاطره هاست لحظه های خوب لحظه های توراداشتن است

باران بر پنجره می کوبد تر می شود خاطره ها ذهن من خیس است از نم نم شیرینش...

صدای غرش ابرها آسمان را به لرزه می اندازدو...


کودکی در آغوش مادرش فرورفته وبا چشمانی بسته در رویای کودکی اش غرق گشته است

بلند می شوم وبه کناره پنجره می روم 

از قاب شیشه ای پنجره به بیرون خیره می شوم،آسمان بی تابانه می گرید،

پنجره را باز می کنم وبا آغوش باز دستانم را بالا میگیرم،حجوم قطرات را بر صورتم حس می کنم...

که با لطافت دستی بر روی صورتم می کشند ومی روند...

اشکهایم سر آزیر می شود...من نیز همراه با آسمان می بارم

؛آسمان تنها نیستی من نیز هوای دلم بالانی است.


نویسنده ؛زینب فراهانی(خودم)