*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

حافظ شب یلدا

شب یلدا هم گذشت،قشنگترین قسمتش فال حافظ بود

برای همه فال گرفتم حتی برای مهدی،برای خودم:


مرا مهرسیه چشمان زسر بیرون نخواهد شد             قضای آسمان است این ودیگر گون نخواهــــد شد


رقیـب آزارها فرمود و جــای آشتی نگذاشــت              مــــگر آه سـحر خیزار سوی گــردون نخواهـــد شد


مــرا روز ازل کــاری به جـز رنــدی نـفرمـــودند              هر آن قسمت که رفت آنجا کم وافزون نخواهد شد


خدارا محتسب مارا به فریاد دف ونی بخــش              که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد


. . .


راستی به این آدرس هایی که گذاشتم برید کنسرت مجید خراطهارو ببنید قشنگه مخصوصا کنسلش،فعلا مهربونا


http://www.aparat.com/v/pYb8A


http://www.aparat.com/v/KGcOs


http://www.aparat.com/v/JjeIQ




شب یلدا بر عزیزانم مبارک

اندوهت را به برگ ها بسپار...


آخرین ساعات پاییزیت بخیر،رفیــق چهـــــــار فــــصل من



شب یلدا با حافظ زیباست،فال یادتون نره


یلداتون زیبا دوستای عزیزم.

هوای ابری نفس گیره


هوا ابریه،دارم خفه میشم


یه تصمیم خیلی مهم گرفته،خیلی خیلی مهم گرچه دلم راضی نبود


اما بالاخره تصمیممو گرفتم،هر کس یه سرنوشتی داره،حس می کنم نفسم بالا نمیاد


با نفسای عمیق سعی می کنم نفس تنگیمو جبران کنم اما باز نفس کم میارم،هوای


ابری هم مزید برعلت شده حتی فکرشم دیوونم میکنه چه برسه. . .


خدایا تو توی این راه کمکم کن کم نیارم،کمکم کن



خدایا

خدایا توی این دنیای کثیف


این قلب پاک چی بود


به ما دادی !

32حرف کم است برای من. . .

این اندوه است. . .


اندوه است که با 32 حرف نمی توانی حرف درونت را فریاد کنی!

راستکی. . .نه مثله آدم بزرگا

دخترک:دوست دارم


پسرک:واقعی؟مثله آدم بزرگا؟


دخترک:نه راستکی . . .


دلم حال وهوای پناهی رو داره


چند روزیه درگیرم. . .(درس،روزمرگی و. . .)

ذهنم،مغزم سنگین شده،میام نت دل نوشته های حسین پناهی رو میخونم

یکم آروم میشم،به نظرم شخصیت جالبی داشت،حس می کنم حرفاش

یه جورایی شبیه حرف خودمه،حس نزدیکی...


مرد دوست داشتنی بود،هست،خواهد بود. . .روحش شاد

بارون


سایت عاشقانه ساکار

سه روزه تموم که اراک بودم هواش بارونی بود بی وقفه می بارید


منم عشق بارون بی دلیل وبا دلیل بیرون بودم،


خیلی خوب بود،همه جا بخاطر ابری بودن هوا سایه بود وسرد


خیلی خیلی سرد


جاده های خیس صدای شرشر بارون محیط فوق العاده ای ساخته بود


دلم گرفته بود،خیلی چسبید،کاش بازم بباره


ممنون خدای مهربونم.


***  ***  ***  ***  ***

همه چی خوب پیش می رفت


تا اینکه . . .


بزرگ شدیم،سکوت

هوشنگ ابتهاج

 شب فرو می افتاد


به درون آمدم و پنجره هارا بستم


باد با شاخه در آویخته بود


من در این خانه تنها


تنها


"غم عالم به دلم ریخته بود"


ناگهان حس کردم


که کسی


آنجا بیرون در باغ


در پس پنجره ام می گرید


صبحگاهان شبنم


می چکید از گل سیب