*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

من پذیرفتم که عشق افسانه است

من پذیرفتم شکست خویش را


پندهای عقل دور اندیش را


من پذیرفتم که عشق افسانه است


این دل درد آشنا دیوانه است


می روم از رفتن من شاد باش


از عذاب دیدنم آزاد باش


گرچه تو زود تر از من میروی


آرزو دارم شبی عاشق شوی


آرزو دارم بفهمی درد را


تلخی برخورد های سردرا


http://s1.picofile.com/file/7316332468/Copy_of_me165367.jpg


دوستای خوبم...

بنام خدا


امروز رفتم مدرسه


زنگ آخر بیکار بودیم من و ملیکا همیشه زنگ آخر که بیکاریم میریم خونه  امروز تصمیم گرفتیم نریم


خیلی خوش گذشت...حر ف زدیم حرف زدیم حرف زدیم حرف حرف حرف...


من که فکر نمیکنم حرفای ما تمومی داشته باشه خیلی خوب بود با سمان وعاطی ملی از همه جا حرف زدیم ...سمانه درد ودل کرد...عاطفه ملیکا من...باید قدر این لحظات رو بدونم.


چند ماه دیگه از دوستای خوبم دور میشم نه بخاطر مدرسه ها...اگه حتی مدرسه ها هم تعطیل میشدن بازم بیرون قرار میگذاشتیم...اما من دیگه حتی نمیتونم پیششون باشم


دلم  برای همشون تنگ میشه...


تازگیها فاطمه هم به جمعمون اظافه شده اما چقدر دیر.

شاید دیگه نتونم تو جمع مهربونشون نباشم.


ده دقیقه مونده به زنگ ملیکا این شعرو برام نوشت دوست دارم بنویسم تا حتی اگر برگه رو گم کردم هیچوقت شعرش گم نشه.


نه تو می مانی و ...


نه هیچ یک از مردمان این آبادی


به حباب نگران لب یک رود قسم


غصه هم خواهد رفت


آنچنان که فقط خاطره ای خواهد ماند...


دوستتون دارم دوستای خوبم.




melika


samaneh


fatemeh


atefeh




امیدوارم هیچوقت فراموشم نکنید.


zeinab 





هرموقع موفق به فریب دادن کسی شدی
قبل اینکه فکرکنی چقدر احمق بود ؛
به این فکرکن که چقدر به تو اعتماد داشت.


برداشت از وبلاگ ؛خلوت دل(وب نامه یک پزشک)



_________________________


ای همه غمگین،اگر تنها شدی...


من باتوام...


خسته از هرکه هر جاشدی


من با توام...


گر،به کنج بی کسی آمیختی با درد خویش


نگران از مردم دنیا شدی

.

.

.

من با توام...(؛



http://s2.picofile.com/file/7314566448/2183.jpg




تراوشات قلبی

بغض هایت را نگهدار،گاهی اگر سبک نشوی سنگین تری.


گاهی آنقدر دردهایت زیاد میشود که نمی دانی برای کدام یک چشمهایت را بارانی کنی.


_____________

اینجا اسمان از دل من تیره تر است


روزگارم ابریست


من اگر تنهایم...


یادتو با من هست.




ای که مدت ها بامن نیستی 


من همانم که بامن زیستی


رنج هایم را شنیدی


بازهم عاقبت گفتی ای غریبه


کیستی؟؟؟

_________________


تنهایی در خانه من تنها نیستی...



____________





...love...



 love is like war easy to began but hard to end







درد ودل دریایی

سلام


لحظه خداحافظی رسیده 


خداحافظ


چه زود زنگ جدایی به صدا درآمد


دیگر باید بروم ای مهربان


می روم...می روم تا درهیاهوی ناله های شبگردان غرق شوم می روم تا مرهمی شوم بر دل ها


ولی 

.

.

.

با لبخند...


چه کسی می فهمد در پشت نقاب شور وشوق جوانی عشقی مرده است...


چه کسی؟؟؟


دیگر وقت رفتن فرا رسیده ای قلب بیمارم لبخند بزن...تمام شد 


دیگر تورا به کسی نخواهم سپرد این را به تو قول می دهم.


ای صندوقچه دردهایم آرام باش کسی صدایت را نمی شنود...


دیگر هیچگاه کسی را به حیاط پر دردت راه نخواهم داد


تا تلخی آن اشک بدیده ات بیاورد...


دردودل دریایی خودم.



http://s1.picofile.com/file/7308737197/tr01t7ppjy2de0ypw2u6.jpg


عادت کردم هی میرم جلوی پنجره می ایستم 


دست میزارم رو شونه ام وتوی اینه به خودم نگاه می کنم ومیگم؛


طاقت بیار رفیق...



http://s1.picofile.com/file/7308735371/rain26.gif

نظرتون درباره ی این عکس چیه؟؟؟به نظر من که خیلی آرامش بخشه

هر موقع به این عکس نگاه میکنم آروم میشم.