*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

*ღ برگی از دفتر خاطرات من ღ*

♥بنام خدای عزیزم♥

یکی بود یکی نبود...

من برای سالهای بعد می نویسم...


سالها بعد که چشمان تو 


عاشق می شوند


افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود


همیشه یکی بود...یکی...نبود!


ممنون از فاطمه جان


http://www.canim.net/e-cards/images/sevgi-ask/sevgi-ask_1.jpg


واژه ها را کناره هم میگذارم


قافیه وجودم درست نمی شود


من همچون شعری ناتمام در آرزوی واژه گمشده ام


که روی کاغذ روزگار خط می خورم...


ممنون نجمه جون


سلام دوستای عزیزم ببخشید که انقدر دیر میام پیشتون باور کنید دلم برای تک تکتون تنگ


شده...


این دفعه نشد آغاز فصل مورد علاقمو تبریک بگم


ولی بازم دیر نیست خوش اومدی پاییزه عزیز


دلم میخواد بارون بیاد ولی نمیدونم چرا هوا ابری میشه ولی نمی باره!


من عاشق پاییزو زمستونم


پاییز پر از رازه


پر از زیباییه پر از عشقه


پر از خیلی چیزهایی که دله من براشون پر پر میزنه وای خدا جون مرسی بابت 


این فصله خوشگلت...


دوستای گلم  تاحد توانم اگه بتونم میام بهتون سر میزنم


دوستتون دارم.


99596964738210298296.gif




m1estmx6e7i4evwgzu0.jpg

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد