پاسها از شب گذشته
میهمانان جای را کرده اند خالی،دیر گاهی ست
میزبان در خانه اش تنها نشسته
در نی آجین جای خود بر ساحل متروک میسوزد اجاق او
اوست مانده،اوست خسته
مانده زندانی به لبهایش
بس فراوان حرفها اما
با نوای نای خود در این شب تاریک پیوسته
چون سراغ از هیچ زندانی نمی گیرند
میزبان در خانه اش تنها نشسته.